تغییر مدیر، چه دردی دوا می كند؟!

تغییر مدیر، چه دردی دوا می كند؟! دست و هنر: یك عكس دیگر در اتاق مدیریت مجموعه تئاتر شهر آویخته می شود تا مشخص نماید این مجموعه یك مدیر دیگر را بدرقه می كند.


به گزارش دست و هنر به نقل از ایسنا، در حالی که تنها چند ماه دیگر از عمر دولت فعلی باقی مانده، تغییرات زیر مجموعه های دولتی همچنان در حال وقوع است.
هر چند این روزها تئاتر ایران به علت شرایط کرونایی، به حالت نیمه تعطیل در آمده و ظاهرا خبر خاصی در آن نیست، ولی این مطلب به معنای آن نیست که اتفاقی هم در آن نمی افتد و هر از چندی خبری درباره تغییر مدیر یا مسئولی منتشر می شود.
در تازه ترین تصمیم گیری ها، روز گذشته خبر رسید که ابراهیم گله دارزاده بعنوان سرپرست مجموعه تئاتر شهر حکم گرفته است و سعید اسدی این مجموعه را ترک می کند.
تغییر مدیران البته نه اتفاق عجیبی است و نه حادثه ای هولناک، بلکه امری است طبیعی؛ به ویژه در کشور ما که ممکنست یک مدیر فقط یک سال یا حتی چند ماه بر صندلی مدیریت تکیه بزند.
اما مساله این است که در این شرایط، تغییر مدیریت چه دردی از تئاتر ما دوا می کند، آن هم تئاتری که در روزگار کرونایی نحیف تر از آن است که کوچک ترین نسیمی را تاب بیاورد.
نمی توانیم خودرا هم فریب بدهیم؛ «تئاتر شهر» ما دیر زمانی است که دیگر آن درخشش گذشته را ندارد و شاید حتی برای عده ای، دیگر آن قبله آمال نباشد ولی راه چاره در چیست، در تغییر پیوسته مدیران؟
طبیعتا زمانی که سرپرست فعلی این مجموعه بخواهد صندلی ریاست را ترک کند، هیچ تحلیلی نمی توان از عملکردش ارائه کرد؛ چونکه در چند ماه چه معجزه ای می توان کرد. آن هم چند ماهی که همه چیز به حالت تعلیق درآمده و همه در بلاتکلیفی به سر می بریم.
در این نوشتار نمی خواهیم کنکاش نماییم که تغییر مدیریت مجموعه تئاتر شهر به چه دلیل و چقدر منطقی بوده است.
بنای آنرا هم نداریم که ذره بین بیندازیم و عملکرد تک تک مدیران این مجموعه را ارزیابی نماییم چونکه حتی در حافظه های کوتاه مدت ما، عملکرد هر یک از مدیران این مجموعه ثبت شده است. قصد انتقاد و تحلیل هم نداریم. فقط برای چندمین بار به این مساله می اندیشیم که تئاتر ما همچنان از نبود سیستم، لطمه می خورد.
تئاتر ایران سال هاست گرفتار بلای روزمرگی است و گویی هیچ چشم انداز مشخصی نمی توان برای آن متصور شد. ظاهرا هیچ عزمی هم وجود ندارد که تئاتر را از نقطه «آ» به نقطه «ب» برساند. در نبود یک برنامه مدون که چراغ راه مدیران باشد، طبیعتا هر مدیری تلاش می کند دوره مدیریت خودرا به سلامت سپری کند، درگیر حاشیه نشود و برای خودش دردسری نتراشد.
در همین وضعیت است که هر مدیری بنا به سلیقه خود چیزی را کم و زیاد می کند، نمونه مشخص این تغییرات، عنوان بخش های مختلف جشنواره تئاتر فجر است که هر سال در هر فراخوان، تغییر می کند که این مطلب نیز گویای آنست که این جشنواره هرچند به چهل سالگی نزدیک می شود ولی هنوز اساسنامه ای ندارد یا همین کارگاه نمایش تئاتر شهر که زمانی «پلاتو اجرا» است، گاهی «کارگاه نمایش» و زمانی هم «سالن تمرین». اینها کوچکترین و عینی ترین نمونه هایی است که می توان از آنها یاد کرد.
درست است تئاتر ما در همین ۲۰ سال قبل روزهای تابناک زیادی داشته و جوانان مستعد بسیاری معرفی کرده ولی همه اینها وابسته به شرایط خاص آن دوره و بدتر از آن قائم به اشخاص بوده است. بعنوان نمونه، رونق تئاتر شهر در دوره مدیریت حسین پاکدل، بیش از هر چیز وابسته به توانمندی ذاتی و دلسوزی شخصی این مدیر بوده است نه اینکه در آن دوره، مرکز هنرهای نمایشی برنامه جامع و کاملی برای تئاتر تدارک دیده باشد.
لازم است این نکته را هم تاکید نماییم که مقصود ما این نیست که مرکز هنرهای نمایشی با دیکته کردن سیاست هایی به مدیر تئاتر شهر، اختیارات او را محدود کند ولی نبود یک چشم انداز مشخص سبب می شود که عمر مفید هر مدیری آنچنان در روزمرگی سپری شود که فرصتی برای برنامه ریزی های کلان نداشته باشد و این گونه است که بیشتر وقت و انرژی مدیران ما صرف کم اهمیت ترین امور می شود.
در این دوران کرونایی که هر از یک ما می کوشیم به امور عقب مانده و کارهای معطل مانده خود بیندیشیم و به آنها بپردازیم، شاید بد نباشد که مدیران تئاتر هم قدری به امور زیربنایی مانند امنیت شغلی هنرمندان، تدوین چشم انداز جامع و کاملی برای تئاتر و جشنواره های تئاتری، بررسی وضعیت تئاتر استانها، برقراری ارتباط با دیگر وزارتخانه ها و نهادهای اجتماعی و فرهنگی و... همه آنچه در بی رحمی زندگی روزمره فراموش می شود، بپردازند تا این دوره کرونایی با همه سختی هایی که دارد، برکاتی هم برای تئاتر ایران داشته باشد.
وگرنه کیست که نداند صندلی ریاست به هیچ کس وفا نکرده، کافی است سری به اتاق مدیریت مجموعه تئاتر شهر بزنید، از علی رفیعی تا فخرالدین انوار، محمدرضا آل محمد، صادق هاتفی، مجید جعفری تا حسین پاکدل، حسین پارسایی یا سید صادق موسوی و مهرداد رایانی مخصوص، محمد حیدری یا شهریار رشیدعلی پور، اتابک نادری، پریسا مقتدی، پیمان شریعتی و حالا هم سعید اسدی و البته برخی دیگر که هر یک این اتاق را ترک کرده اند و فقط قاب عکسی از آنان بر دیوار این اتاق جا خوش کرده است.







منبع:

1399/06/20
22:48:57
5.0 / 5
1693
تگهای خبر: جشن , جشنواره , سلامت , فرهنگ
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۳ بعلاوه ۳
دست و هنر
dastohonar.ir - حقوق مادی و معنوی سایت دست و هنر محفوظ است

دست و هنر

هنر و صنایع دستی