باربی، سارا؛ سرنوشت دو جهان -۷ اصغری نكاح در گفتگو با مهر:

اسباب بازی تجارت پر سود اما مغفول مانده

اسباب بازی تجارت پر سود اما مغفول مانده دست و هنر: استاد دانشگاه فردوسی مشهد اعتقاد دارد، تولید و طراحی اسباب بازی از تجارت های پُرسود در جهان است و این امر باید در كشور ما هم جزو لزوم های فرهنگی قرار بگیرد.



به گزارش دست و هنر به نقل از مهر، محسن اصغری نكاح روان شناس كودك و استاد دانشگاه فردوسی مشهد است او مقالات تحقیقی و پژوهشی در این حوزه نوشته است. وی در تبیین تولید، طراحی و عرضه اسباب بازی ها برای كودكان اعتقاد دارد كه در درجه اول باید اهمیت و مفهوم واقعی و عمیق «بازی» و «اسباب بازی» كودكان، برای تولیدكنندگان و فعالان عرصه اقتصادی مشخص شود چونكه تولید اسباب بازی از تجارت های پر سود و دائمی در جهان است و این تجارت سودمند برای كشور ما باید جزو لزوم ها قرار بگیرد. این گفت وگوی محسن اصغری نكاح با مهر است:
تولید اسباب بازی در كشور ما سیستم كارشناسانه مدون و منسجم ندارد و در طراحی آن اهداف جامع تربیتی، فرهنگی و اجتماعی رعایت نمی گردد به گونه ای كه اكثراسباب بازی های سلیقه ای و باری درهرحال طراحی و عرضه شده اند. زمانی كه با بسته های اسباب بازی مواجه می شویم طراحی و خلاقیت های مناسب در آنها دیده نمی گردد بدون آنكه تاثیرات فرهنگی و اجتماعی در روحیه و احوالات كودكان را مطالعه كنند، اسباب بازی را تولید كردند، با عنایت به اینكه اسباب بازی در تربیت كودك می تواند تاثیرات زیادی داشته باشد نظر شما دراین باره چیست؟
اگر نگاه كلی و جامع به اسباب بازی داشته باشیم، بله اسباب بازی ها در فرهنگ و تربیت كودكان موثر خواهد بود، اما نقش اساسی در رشد تربیتی آنان، نفس «بازی كردن» است. بازی هم از این نظر كه متناسب با سن و فضای زیست بچه ها باشد می توانند به صورت ضمنی بر آنان اثر بگذارد. والدین و مربیان مهدكودك باید فرصت های مناسب و مطلوبی را برای كودكان فراهم نمایند تا مسائل رشد و تربیتی آنان را به خوبی پرورش دهند.
اما بحث مهم در تولید و طراحی اسباب بازی خیلی كارشناسانه و تاملات فرهنگی ساخته نمی گردد. در تولید اسباب بازی با یك تولید پراكنده و نامنسجم مواجه هستیم كه بیشتر آثار در تولید اسباب بازی تقلیدی و كپی برداری ناقصی از اسباب بازی های موجود در جهان است بدون اینكه فلسفه، كاركرد و تناسب سنی و رشدی فرهنگی و تربیتی آن اسباب بازی را بررسی كنند. این چالش مهمی است كه باید مورد تحقیق و بررسی كارشناسان قرار بگیرد.
لذا كشور ما با وجود تلاش های كه می شود، متولی خاص برای تولید اسباب بازی ها ندارد. گرچه «كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان» فعالیت هایی را در این زمینه داشته اند اما تولی گری خوبی در بخش طراحی و تولید، عرضه و ترویج اسباب بازی ها انجام نشده است.
ما نیازمند این هستیم كه در درجه اول اهمیت و مفهوم واقعی و عمیق «بازی» و «اسباب بازی» كودكان را برای تولیدكنندگان و فعالان عرصه اقتصادی مشخص نماییم، چونكه تولید اسباب بازی از تجارت های پر سود و دائمی در جهان است.این تجارت سودمند برای كشور ما هم حائز اهمیت می باشد، والدین برای كودكانشان هزینه های بسیاری می كنند تا وسایل بازی كودكانشان را فراهم نمایند اما می بینیم كه در بیشتر موارد این هزینه ها به علت نبودن اسباب بازی منسجم و هدفمند، به هدر رفته است.
البته جریانات خوبی در این بحث به راه افتاده است و افراد دغدغه مندی در این راه ورود پیدا كردند كه در جهت تولید اسباب بازی های بومی فعالیت دارند، اما هنوز تاثیراتش را نگذاشته است و وضعیت موجود با نیازهای مطلوب فاصله بسیاری دارد.
تولید اسباب بازی نیازمند تفكرات زیربنایی روان شناختی و تربیتی است كه باید همراه با گروه های فارغ التحصیلان جوان و دانش بنیان صورت بگیرد و آنان به این فضا ورود پیدا كنند.
شما بعنوان روان شناس كودك تجربه عینی داشتید كه تولیدكنندگان رجوعی به مشاوران، روان شناسان و جامعه شناسان داشته باشند تا برای تولید و طراحی اسباب بازی مشورت فرهنگی، تربیتی و اجتماعی بگیرند؟
افراد محدودی بوده اند كه در این زمینه مشورت هایی گرفتند. اما باید این امر بعنوان لزوم قرار بگیرد، كار تیمی و نگرشی از مرحله طراحی و تولید تا مرحله تجاری سازی با حضور افراد مرتبط مانند روانشناسان، حوزه تعلیم وتربیت، جامعه شناسان تشكیل گردد تا بدانیم كه چه اسباب بازی تولید می نماییم این باید فراگیر شود.
شركت ها و موسسات محدودی كه تشكل های دانش بنیان دارند، جسته و گریخته به روان شناسان رجوع می كنند در صورتی كه در كشورهای پیشرفته استانداردهای مخصوصی برای تولید اسباب بازی دارند.
هر اسباب بازی پیوست فرهنگی و روانشناختی لازم دارد و باید مبتنی بر مسائل اجتماعی، فرهنگی و تربیتی تولید شود. اما از آنجایی كه كشور ما اخیرا در این راه قدم برداشته هنوز اول راه هستیم و نیازمندیم كه هم متخصصان در زمینه اطلاع رسانی و تبلیغات این حساسیت ها را تعریف كند و هم مسئولان به فكر ساماندهی این فضا باشند و اسباب بازی هایی كه پیوست ندارد و توجیه تربیتی، استدلال روان شناختی با استانداردهای سنی، هیجانی و اجتماعی را رعایت نكرده است، تولید نشوند.
از كشورهای پیشرفته صحبت كردید، مسلما غرب برنامه ریزی های گسترده، منسجم و سازماندهی شده برای تولید اسباب بازی ها دارند و قاعدتا یكسری اهداف و استراتژی ها را توسط تولید اسباب بازی دنبال می كنند، به شكلی كه آنان به صورت مخفی و پنهان كودكان را زیرنظر می گیرند تا بدانند كودكان با هر اسباب بازی چه نوع رفتاری دارند ودر برابر آواها و حركات اسباب بازی های متحرك چه عكس العملی نشان می دهند. نظر شما چیست و آیا كشور ما در این زمینه كاری انجام داده است؟
برای تولید اسباب بازی و حتی عرضه و ترویج آن به استانداردها نیازمندیم. در این بخش دانشگاهیان و مراكز علمی و آموزشی باید با بخش های تولیدی و صنعتی اسباب بازی همكاری گسترده داشته باشند.
متاسفانه مراكز آموزشی و دانشگاه ها آن طور كه باید سهم خودشان در زمینه آینده پژوهی، نیازسنجی و پژوهش نسبت به اسباب بازی را به خوبی انجام نداده اند. شاید یكی از معضلات در این زمینه این مسئله باشد كه آیین نامه ارتقا در دانشگاه متمركز برامتیازات چاپ مقاله مثلا آی اس آی یا جی سی آر و نظایر است و بنابراین اساتید دانشگاه ما برای چاپ مقاله و ارتقا همیشه باید در میدان نظری برای دیگران پژوهش كنند و به متغیرها و نظریه هایی بپردازند كه اصلا اولویت جامعه خودشان نسیت، این درحالی است كه دانشجویان ارشد و دكتری و اساتید ما كه در مراكز علمی و آموزشی فعالیت دارند باید مسائل مربوط به تولید و طراحی اسباب بازی را رصد كنند و به مشكلات، واكاوی و حل آن فكر كنند.
مشكلات در بحث اسباب بازی زمانی مرتفع می گردد كه دانشگاهیان شبكه مربوط به طراحی و تولید اسباب بازی را ترسیم كنند و در تعامل با تولیدكنندگان قرار بگیرند تا كاستی های فرهنگی، روانشناختی و اجتماعی آن با عنایت به پژوهش ها مورد محك قرار گیرد و به سمت بهینه پیش رود. فرآیند تولید اسباب بازی كاری نیست كه یك شبه به سروسامان برسد این فرآیند تحقیق و توسعه را می طلبد كه در درجه اول این ایده صورت می گیرد، بعد این ایده توسط متخصصان به تضارب آراء گذاشته شود. باید صاحب نظران و اندیشه ورزان در بخش های روان‍شناختی، جامعه شناختی و علوم مختلف بر روی این مسئله تعامل كنند و وقتی این پروسه سپری شد به عرصه تولید اولیه برسند و در جامعه وسیله اسباب بازی مورد آزمایش قرار بگیرد و مراحل بعدی به تولید انبوه برسد.
به اعتقاد شما، در تولید و طراحی اسباب بازی بومی تا چه اندازه درست عمل كردیم و اصلا در این راه قدم برداشتیم. معمولا در بحث تهاجم فرهنگی و تاثیرات مخرب برخی عروسك ها و اسباب بازی ها خوب حرف زده می گردد و مقاله هایی هم به نگارش درآمده اند اما در عمل می بینیم كه همچنان آن اسباب بازی انتخاب اول كودكان هستند و با آن بازی می كنند!
خوشبختانه فرهنگ غنی و قابل عرضه داریم، باید برای ترویج این فرهنگ به كودكان به سمت تولید اسباب بازی بومی حركت نماییم البته آثار گوناگونی در این بخش می بینیم باید ابزارهایی ویژه ای برای بومی سازی انتخاب نماییم. باید مبانی دین مبین اسلام را همراه با بازی به كودكان آموزش دهیم. از طرفی وسایل بازی همانند عروسك ها، ماشین بازی، خانه بازی و دیگر لوازم بازی كه مبتلابه بازی كودكان است باید «مناسب سازی» شود.
در جامعه جهانی كه فعلا فرهنگ غربی نمایی از آن است، غلبه فرهنگی با پیش زمینه های «مصرف گرایی» و «لذت گرایی» در بازی با اسباب بازی صورت گرفته است كه تصور كنید اسباب بازی همانند «باربی» بعنوان عروسك مدرن به كودكان شناسانده می گردد. كودكان در مواجهه با این اسباب بازی تصورات و خیالاتی در ذهن اش تولید می گردد كه باید در آینده زنی با قد و قامت «باربی» شود و این تصویری كاریكارتوری و غیرقابل باور برای او است. كودكان ما عادت كردند با این عروسك ها بازی می كنند اما در آینده می بینیم كه هویت فرهنگی، تربیتی و جنسی كودكانی كه بزرگ شده اند با این عروسك ها در قیاس قرار می گیرد.
به اعتقاد من، این نوع عروسك ها و اسباب بازی ها تنها برای بازی كردن و سرگرمی كودكان نیست بلكه شكل دهنده نگرش و نیازهای كاذب و ترویج فرهنگ مصرف گرایی و لذت جویی متمركز بر فرد است البته ای عروسك ها و اسباب بازی ها همراه با مجموعه فرهنگی كتاب و انیمیشن و داستان سازی تولید و تقویت می گردد و فرهنگی ر امنتقل می كنند و باروهایی را درونی می كنند
اینكه كودكان جذب عروسك های «باربی»، «بتمن»، «مردعنكبوتی» و «بن تن»... می شوند دلیلش دیدن كارتون ها، انیمیشن ها و بازی های كامپیوتری آنها است. كودكان با تماشای انیمیشن «مردعنكبوتی» دوست دارند عروسك و اسباب بازی آن را داشته باشد. باید در زمینه فرهنگ رسانه ای هم این برنامه ها را مدیریت نماییم. زمانی كه از بازی های كامپیوتری و دیجیتال غافل باشیم و تنها بر روی بحث اسباب بازی، تولید و طراحی آن تمركز نماییم و از مباحث فرهنگی دیگر غافل بمانیم، نمی توانیم كاری را جلو ببریم و پیشرفت نماییم. طراحی، تولید و ترویج اسباب بازی درمجموعه های فرهنگی قابل رشد و عرضه است. باید برای هم پوشانی تمام زوایای فرهنگی اسباب بازی تامل شود و اتاق فكر قوی صورت بگیرد.
لذا در كشور ما هم اسباب بازی های باید در كنار رسانه های سمعی و بصری، كارتون و انیمیشن ارائه شود. شما تصور كنید كه كارتون (كلاه قرمزی و پسرخاله) تا چه اندازه در فرهنگ ما تاثیر گذاشته است باید از همین فرصت استفاده نماییم و عروسك آنها را تولید و به كودكان عرضه نماییم. همینطور عروسك های «جناب خان» و «مجموعه شكرستان» با عنایت به پیوست رسانه ای كه داشته اند، اگر در فضای عملی با فرهنگ اصیل ایرانی ساخته و عرضه گردد، برای كودكانمان خوب خواهد بود. در نتیجه، همه افراد باید دست به دست هم بدهند تا برای هویت كودك ایرانی و رشد همه جانبه فرهنگی، علمی و آموزشی و هیجانی كودك ایرانی تامل داشته باشند و تلاش كنند.
برای تولید و طراحی اسباب بازی كودكان چه نكاتی باید رعایت شود از لحاظ استانداردها و مناسب سازی هایی كه گفتید، این مناسب سازی چگونه باید اعمال شود؟ با عنایت به اینكه امروزه كودكان ما اسباب بازی های گوناگونی دارند و در بین آنها گم می شود، كودك از اسباب بازی های دل زده و فراری نمی شود؟ رعایت این استانداردها باید در تولید و طراحی وجود داشته باشد یا حین عرضه هم باید این استانداردها بر روی جعبه درج شود؟ خیلی از اسباب بازی ها را می بینیم كه گویی رده سنی بر روی آنها نوشته نشده است و توجه به این امر بسیار كم است!
مهم ترین اصل برای تولید و طراحی اسباب بازی این است كه ببینیم كودك چه فهمی از اسباب بازی دارد. «اسباب بازی؛ یعنی اسبابِ بازی». پس اسباب بازی هر وسیله ای است كه زمینه ساز و مسبب سرگرمی و تعامل كودك به صورت سرگرم كننده می گردد. بنابراین وسیله ای عجیب و غریبی نیست كه فكر نماییم الزاما باید پیچیده و غیرقابل تشخیص باشد بلكه باید ساده ترین وسیله برای بازی كودكان باشد. در نتیجه «بازی كردن» از وسایل اسباب بازی مهم تر است پس والدین باید فرصت «بازی كردن» را برای كودكان فراهم نمایند.
مسئله ای دیگری كه وجود دارد والدین به حدی برای كودكان اسباب بازی می خرند كه كودكان در اتاق اسباب بازی شان گم می شوند. داشتن اسباب بازی زیاد برای كودك صدمه و ضرر است. كودكان اسباب بازی هایی دارند كه اصلا با آنها بازی هم نكردند و از جعبه هم بیرون نیامده است.این نشان دهنده این است كه خانواده ها سرمایه های مادی خویش را هدر می دهند و از سویی بازده فرهنگی، تربیتی و رشدی هم ندارد. بازی یعنی زندگی كردن «با» همراه با «زی» یعنی زیستن. باید به كودكانمان زیست كردن و زندگی كردن را آموزش دهیم. زمانی كه اسباب بازی های زیادی را در دسترس كودكان قرار می دهیم در ترویج فرهنگ مصرف گرایی كمك كردیم و كودك در آینده به فردی مصرف گرا تبدیل می گردد.




1397/05/28
23:33:40
5.0 / 5
4669
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۴ بعلاوه ۵
دست و هنر
dastohonar.ir - حقوق مادی و معنوی سایت دست و هنر محفوظ است

دست و هنر

هنر و صنایع دستی