فراموشی صنایع دستی بومی؛

ریتمی كه دیگر نواخته نمی گردد، سكوت به جان بازار مسگران افتاد

ریتمی كه دیگر نواخته نمی گردد، سكوت به جان بازار مسگران افتاد به گزارش دست و هنر بازار مسگران تبریز رونق همیشگی را ندارد و چند سالی می شود صدای چكش ها جای خویش را به سكوتی طاقت فرسا بخشیده است.



خبرگزاری مهر، گروه استان ها- آناهیتا رحیمی: یادم می آید وقتی كه خردسال بودیم با مادرم به بازار می رفتیم از راسته ای عبور می كردیم كه فقط صدای جرینگ جرینگ فضا را پر می كرد و سمفونی زیبایی به وجود می آورد ولی متاسفانه این روزها موسیقی چكش زنی در بازار مسگری تبریز تنها از یك حجره آن به گوش می رسد. بازار مسگران تبریز كه روزگاری نه چندان دور، در آن ریتم دل نوازی از صدای چكش زنی و تولید به گوش می رسید، حال دیگر خبری از آن سر و صدا نیست و امروزه در سكوتی غریب كه خبر از احتضار هنر مس تبریز است روزگار خویش را سپری می كند و این بازار پر شده از اجناس چینی و غیر وطنی.

چندسالی می شود سرخی ظروف مسی در بازار مسگران تبریز، به چشم نمی خورد و به جز تعداد معدودی از حجره های مس فروشی، بقیه حجره ها جای خویش را به حجره های ابزارآلات، لوازم بهداشتی و حبوبات داده است.
وقتی برای تهیه گزارش و مصاحبه با چند نفر از حجره داران كه هر كدام روزی صاحبان هنر دست خویش بودند به بازار رفتم، با استقبال حجره هایی كه با فروش ابزارآلات، خشكبار و كالاهای بهداشتی به خود زینت بخشیده اند رو به رو شدم.

ورودی بازار، بیشتر به بازار كشمش فروشی، تنباكو و زغال فروشی شباهت دارد تا بازار مسگران؛ باید گفت طی این چند دهه اخیر بازار مسگران زمین تا آسمان فرق كرده است حال و هوای غریبی پیدا كرده، نه خبری از صدای دل نشین چكش بود و نه هم همه ی دوست داران این صنعت.
وارد بازار مسگران كه شدم تنها یك صدای چكش زنی به گوشم رسید و سریع متوجه شدم كه صدای چكش زنی آقا محمد است چند باری با تنها مسگر فعال این بازار صحبت كرده ام. این دفعه هم بموقع رسیدم و ریتم دل نواز چكش زنی آقا محمد مرا هم بسیار خوشحال كرد؛ نزدیك تر كه شدم دیدم سندان بزرگ مسگری را بر زمین كوبیده و آغاز به چكش زدن می كند و چه خوب است كه ریتم دل نشین چكش زنی، سكوت بازار را درهم می شكند.
بازار اولسون، تنها جمله ای بود كه از هر رهگذری كه از مقابل حجره آقا محمد رد شد، شنیدم. باید بگویم بازار مسگران است و یك آقا محمد كه برای لحظه ای دست از كار نكشیده و تلاش می كند نام و آوازه این بازار تا ابد باقی بماند. سلام و خدا قوت گفتم، آقا محمد زحمت كشید و برایم یك صندلی در كنار خودش گذاشت تا من هم به تماشای چكش زنی بنشینم و با هم گفت و گویی هم داشته باشیم.
تنها مسگری كه آرزوی رونق باردیگر در این بازار را دارد
محمد نوحه خوان، مسگری ۶۰ ساله است كه از دوران كودكی در این بازار بوده و از روزهایی می گوید كه به سبب راه كوتاه مدرسه خود به این بازار، هر روز پس از تعطیلی مدرسه به بازار می آمد تا كمك دست پدر باشد؛ دل پری هم از ركود شغل مسگری نسبت به هم صنف های خود در این بازار دارد و از اینكه این بازار با سكوت همراه گشته غصه می خورد.
مسگر واقعی اگر چكش نزند مسگر نیست بلكه دكور است
آقا محمد لحظه ای از چكش زنی دست نمی كشد و معتقد می باشد كه اگر مسگر واقعی، چكش نزند مسگر نیست بلكه دكور است؛ مسگری در قدیم چنین نبود و یك مسگر واقعی همواره باید كار می كرد این طور بگویم كه اگر در شغل مسگری چكش نزنی، هنر مسگری در وجودت نیست و هیچ وقت مسگر موفقی نمی شوی.
آقا محمد لحظه ای از چكش زنی دست نمی كشد و معتقد می باشد كه اگر مسگر واقعی، چكش نزند مسگر نیست بلكه دكور استمتأسفانه الان سیستم به كلی تغییر كرده و مسگرانی كه جدیدالورود بازار شده اند همه مصرف كننده هستند نه تولیدكننده؛ اجناس حاضری را می خرند و می فروشند و اسم خویش را مسگر گذاشته اند. باید نرخ گذاری مناسبی در این شغل وجود داشته باشد تا همه مطابق با آن نرخ در این عرصه فعالیت كنند متأسفانه هم اكنون كنترل قیمت وجود ندارد و همه خودسرانه عمل می كنند.
مشكل اینجاست كه به مسگران تازه وارد، بدون حساب و كتاب و حتی امتحان، پروانه صادر می كنند و آنان هم به مردم آدرس اشتباه می دهند و می گویند مس چینی است؛ در صورتیكه مس از ایران به چین می رود نه اینكه مس از چین به ایران بیاید. صرفاً به جهت اینكه مردم را گمراه كنند حرف های بی پایه و اساس تحویل مردم می دهند. وارد شدن مس از چین به ایران كاملاً غیرمنطقی است.

مسگری شغل پدربزرگم بود
از دستكش كار آقا محمد پیدا بود كه این صدای چكش همواره نواخته می شود و وقتی هم كه از خود او می پرسم می گوید: در این بازار فقط من كار می كنم؛ كل خانواده من مسگر بودند كه برخی عمرشان را به شما داده اند و برخی هم به سبب كهولت سن، قدرت چكش زنی ندارند. مسگری شغل پدری و پدربزرگم است كه همه در این حرفه فعالیت نموده و تمام عمر خویش را به پای این حرفه گذاشته اند و من هم از هنر آنان بهره برده ام.
آقا محمد خاطره جالبی از سفر خود به شهر اصفهان برایم تعریف می كند كه روزی كه به اصفهان رفته بود مسگری در مقابل حجره خود مشغول كار بود و مردم دور او حلقه زده و با حسرت به او نگاه می كردند؛ جالب اینجاست وقتی من در مقابل حجره خود مشغول به چكش زنی می شوم برخی گوش های خویش را می گیرند و رد می شوند؛ فرهنگ افراد با همدیگر متفاوت می باشد برخی هم با رد شدن از مقابل حجره ام، می گویند خداقوت كه نام و آوازه این بازار را زنده نگه داشته ای. متأسفانه برخی انتظار دارند بدون اینكه بفهمند چه زحمتی برای ساختن این ظروف كشیده می شود، حاضری از آنها استفاده كنند و تمایلی ندارند تا ارزش واقعی آن را بدانند.
مسئولین بازار مسگران را از یاد برده اند
زمانی كه سخن از مشكلات می شود قامت هنرمندانی كه بیشتر عمر خویش را صرف مسگری كرده اند خم می شود آقا محمد هم از كم لطفی مسئولین به بازار مسگران می گوید كه به كلی این بازار را از یاد برده اند و مسگری را بعنوان یك شغل به حساب نمی آورند. در صورتیكه همیشه در بازار مسگران، آهنگ دل نشین چكش زنی همواره نواخته می شد و مردم برای تماشا حتما به این بازار سری می زدند. متأسفانه بخاطر گردشگری و جذب گردشگر به همه اماكن و بازارها اهمیت می دهیم جز بازار مسگران؛ خودتان ورودی این بازار را ببینید به هر چیزی شباهت دارد جز ورودی بازار مسگران.
معصومه خانم یكی از خریدارانی بود كه در این بازار با او روبرو شدم و چند كلمه ای هم با من صحبت كرد.

این بانوی خانه دار در گفت و گو با خبرنگار مهر می گوید: در روزهای قدیم زمانی كه به این بازار می آمدیم از صدای چكش زنی، شنیدن صدای همدیگر غیرممكن بود اما حال مغازه های مس فروشی تبدیل به مغازه هایی شده كه می خواهد این بازار به كلی از ذهن مردم پاك شود. در دوران گذشته دیگ و قابلمه های مسی در هر خانه ای وجود داشت و برای طبخ غذاها از آن استفاده می شد اما هم اكنون از همین ظروف مسی برای زینت بخشیدن به جهیزیه عروس خانم ها و بعنوان كالای زینتی در دكور منازل از آن استفاده می شد كه به نظر من اصلا خوب نیست.
من در منزل خودم انواع ظروف مسی را دارم كه یادگاری مادر مرحوم خودم است و برای پخت غذاها همواره از آن استفاده می كنم اما می خواهم بگویم امیدوارم این بازار، رونق باردیگر خویش را به دست آورد.
۵ كارگاه فعال مسگری در استان
معاون صنایع دستی استان آذربایجان شرقی، به دایر بودن پنج كارگاه فعال مسگری در استان اشاره و به خبرنگار مهر می گوید: علل ركود این هنر در علل ركود این هنر در استان، جایگزین سایر ظروف همچون تفلون و آلومینیومی در دهه ۷۰ بودجایگزین سایر ظروف همچون تفلون و آلومینیومی در دهه ۷۰ بود كه سبب تعطیلی برخی كارگاه ها گردید؛ هم چنین در ارتباط با برخی شائبه های غلط كه ظروف مسی سبب به خطر افتادن سلامتی انسان می شود كه البته هم اكنون كاملاً این مساله به صورت علمی رد و ثابت شده است كه خطری برای سلامتی ایجاد نمی نماید.
فرشاد به آفرین ادامه می دهد: هم اكنون فروش ظروف مسی در استان بسیار رونق یافته اما تولید آن به خاطر مسائل متخلفی همچون عدم رغبت نیروی جوان و نسل جدید به سبب سخت بودن شیوه كاری، این هنر رونق نیافته و فقط به پنج یا شش نفر استاد كار ختم می شود.
وی با اشاره به اینكه صنایع دستی و بومی، صنعتی پرارزش است كه می تواند هم پای سایر كالاهای صادراتی و حتی بیشتر از آن سبب ارزآوری، اشتغال زایی و رونق اقتصادی استان و كشور شود بیان می كند: سلامتی كه در چارچوب صنعت در اختیار ما قرار دارد ولی با وجود مزایای زیاد، فقط برای مسائل تزئینی و دكور مورد استفاده قرار گرفته و هم چنان رغبتی جهت استفاده از آن نداریم.
به آفرین اضافه می كند: در سال های اخیر تلاش شده است امكانات آموزشی برای احیاء این هنر فراهم گردد و طی تفاهم نامه ای با یكی از سازمان ها اقداماتی برای آموزش عالی این رشته انجام یافته كه امید است در ماه های آتی نتایج آن مشخص و رسانه ای شود؛ متولی صدور مجوز، تولید معاونت صنایع دستی و متولی صدور مجوز فروش، سازمان صنعت، معدن و تجارت است.
صنایع دستی، نشان دهنده تمدن و فرهنگ ملل
معاون صنایع دستی آذربایجان شرقی، صنایع دستی هر كشوری را نشان دهنده تمدن و فرهنگ آن ملل دانسته و ادامه می دهد: در اغلب كشورهای پیشرفته همیشه تلاش در حفظ اصالت و هنر اجداد خود وجود داشته و از آن حراست می كنند ولی از آن جایی كه ما وارثان خوبی نبودیم و بیشتر هنرهای اجداد ما یا منقرض شده اند یا در حال انقراض هستند. به صورتی كه اغلب رشته های هنرهای دستی ما ( فرش، مس، ملیله سازی، سفالگری ) رو به زوال است و قشر جوان گرایش به این صنعت ندارند.

وی بیان می كند: بعضی از رشته های این صنعت اصیل و پر قدمت به سبب ناآگاهی مسؤلان و مردم مورد غفلت قرار گرفته است در صورتیكه با احیاء این صنعت با سرمایه كم و مكانی مناسب می توان برای حل مشكل بیكاری كه گاهی سرچشمه بیشتر مشكلات اجتماعی می شود گام های اساسی برداشت.
به آفرین درانتها می گوید: تغییر نگرش به این صنعت ارزشمند، اولین گام برای تقویت و احیاء صنایع دستی منسوخ شده و یا رو به نابودی است؛ هم چنین تقویت و پایداری سایر هنرهای دستی كه متأسفانه گاها یك سهل انگاری سبب می شود شیرازه سنتی جامعه ای متزلزل شود؛ خواه این شیرازه با بیكاری جوانان گسیخته می شود خواه با از بین رفتن صنایع دستی.
روزگاری نه چندان دور وقتی صحبت از ریتم دل نواز چكش زنی به میان می آمد، همه بازار مسگران را نشان می دادند اما حال این بازار تاریخی چنان گرفتار ركود گشته كه دستانی كه روزی چكش زن این هنر بودند حال غصه و اندوه سكوت این بازار را بر جان می خرند.
نواخته شدن باردیگر صدای چكش در بازار مسگران، نیازمند امكانات آموزشی برای احیاء این هنر بوده چون كه صنایع دستی و بومی، صنعتی پرارزش است كه می تواند هم پای سایر كالاهای صادراتی، باعث ارزآوری، اشتغال زایی و رونق اقتصادی استان و كشور شود.
عكس ها از: آناهیتا رحیمی

1398/06/17
01:34:14
5.0 / 5
4027
تگهای خبر: آموزش , خرید , زیبایی , سفر
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۱ بعلاوه ۴
دست و هنر
dastohonar.ir - حقوق مادی و معنوی سایت دست و هنر محفوظ است

دست و هنر

هنر و صنایع دستی