شخصیت های بومی کلید پیوند عاطفی خردسالان با فرهنگ ایرانی
به گزارش دست و هنر، وقتی قهرمانان انیمیشنی از صفحه تلویزیون به عروسک، لوازم تحریر و اسباب بازی تبدیل می شوند، تأثیرشان بر هویت سازی کودکان عمیق تر می شود.
به گزارش دست و هنر به نقل از مهر، در سالهای اخیر با دگرگونی های گسترده در سبک زندگی و تربیت نسل جدید، رسانه ها جای خانواده، محله و حتی مدرسه را در شکل گیری به هویت خردسالان گرفته اند. در چنین شرایطی «شخصیت های انیمیشنی» بالاتر از هر زمان دیگری به ابزار تربیتی و هویت ساز تبدیل گشته اند؛ شخصیت هایی که اگر صرفا بر صفحه تلویزیون یا پلت فرم ها باقی بمانند، اثرگذاری محدودی خواهند داشت. اما زمانی که این شخصیت ها در قالب محصولات فرهنگی و جانبی همچون کتاب، اسباب بازی، عروسک، لوازم التحریر و حتی پوشاک و دکور اتاق کودک عرضه می شوند، امکان پیوند عاطفی و ماندگار با کودک فراهم می شود. کارشناسان این روند را کلید اصلی در تقویت هویت اخلاقی و ملی نسل آینده می دانند و بر لزوم سرمایه گذاری جدی در توسعه برندهای بومی و فرهنگی تاکید دارند.
اکران جدید یوز و همزمان با آن ساخت محصولات فرهنگی توسط خانواده فرهنگ و هنر امید، می تواند نشان دهنده این باشد که وقتی اثری همراه با محصولات فرهنگی اش در یک زمان منتشر شود می تواند تأثیرگذاری بیشتری داشته باشد. تجربه های موفق جهانی نشان داده است که حضور مستمر و چندوجهی شخصیت ها می تواند نه تنها بازار محصولات فرهنگی را رونق دهد، بلکه به بازتولید ارزش های فرهنگی و اجتماعی در نسل آینده منجر شود. وقتی کودکی شخصیتی را بارها در رسانه می بیند و سپس همان شخصیت را در قالب یک اسباب بازی یا کتاب در دست می گیرد، پیوندی عاطفی شکل می گیرد که قدرتی فراتر از آموزش های مستقیم دارد. این همان ظرفیتی است که به باور کارشناسان می تواند به جایگزینی مطمئن در مقابل سیل شخصیت های خارجی و بیگانه فرهنگی تبدیل گردد این در حالیست که اینروزها بازی هایی مانند یوز و بابابام ارتباط خوبی با بچه ها برقرار کرده اند از همین رو، امروز بالاتر از هر زمان دیگری تولید و توزیع شخصیت های ایرانی و بومی به عنوان یکی از نیازهای اساسی صنعت فرهنگی کشور مطرح است؛ نیازی که اگر بطور جدی دنبال شود، می تواند همزمان به اقتصاد فرهنگی رونق بخشد و هویت ملی را در ذهن خردسالان و نوجوانان تثبیت کند.
فضای رسانه ای بر سایر فضاهای هویت ساز غلبه کرده است
مسعود حسنلو مدیر کودک و نوجوان سازمان هنری رسانه ای اوج، به تغییرات اساسی در فضای تربیتی خردسالان و نوجوانان در سالهای اخیر اشاره نمود و خاطرنشان کرد: قبل تر بخش مهمی از پروسه هویت پذیری خردسالان در محیط های تربیتی نظیر محله و مدرسه شکل می گرفت. اما در دو سه دهه اخیر، خصوصاً در ۱۰ سال گذشته، فضای رسانه ای بر سایر فضاهای هویت ساز غلبه کرده است. امروزه کودک بالاتر از آن که تحت تاثیر آموزش و پرورش رسمی یا تربیت خانواده و محله باشد، تحت تاثیر تربیت رسانه ای است. مدل مصرف کودک، یعنی این که چه برنامه ها، پویانمائی ها و کارتون هایی را می بیند، تاثیر مستقیمی بر شخصیت و هویت او دارد.
وی با تکیه بر اهمیت «شخصیت» در این پروسه اظهار داشت: نقش شخصیت های رسانه ای گاهی حتی از معلم و والدین هم پررنگ تر می شود. بدین سبب تولید شخصیت های جذاب، اخلاق مدار و هنجارمند برای فضای رسانه ای کشور یک لزوم است. البته صرف خلق شخصیت کافی نیست؛ باید این شخصیت به شکلی طراحی و ارائه شود که وارد سبد مصرف رسانه ای کودک شود و با او ارتباط مداوم برقرار کند. تنها در این صورت است که شخصیت می تواند تاثیر تربیتی خودرا بگذارد.
مدیر کودک و نوجوان سازمان هنری رسانه ای اوج اضافه کرد: مسیرهای متنوعی برای ورود شخصیت ها به زندگی خردسالان وجود دارد؛ تلویزیون، سینما و پلت فرم های نمایش خانگی از مهم ترین این مسیرها هستند. شخصیت می تواند ابتدا در تلویزیون معرفی شود و سپس در سینما یا سایر فضاها گسترش یابد، یا برعکس. نمونه های موفقی همچون شخصیت های «بره»، «یوز» و «نوید» در سالهای اخیر با همین هدف خلق شدند تا قسمتی از سبد مصرف رسانه ای خردسالان را پر کنند و بعدها در عرصه های دیگر نظیر اسباب بازی، لوازم التحریر، پوشاک و حتی دکور اتاق کودک توسعه یابند این را شاهد می باشیم که هم اکنون بازی هایی مانند یوز و بابام هم به حوزه اسباب بازی بچه ها وارد شده اند و این مساله نشان داده است که تأثیرگذاری این شخصیت ها تا چه میزان بوده است.
وی با تکیه بر این که هر چه حضور شخصیت ها در زندگی روزمره کودک پررنگ تر شود، ارتباط عاطفی و تاثیر تربیتی آنها عمیق تر خواهد بود، تصریح کرد: اگر می خواهیم پیام مثبتی بوسیله این شخصیت ها منتقل نماییم، باید پیش از ورودشان به کیف مدرسه یا اتاق کودک، آنها را در رسانه به قدر کافی نشان دهیم. کودک باید فرصت داشته باشد بارها و بارها با شخصیت ارتباط بگیرد تا علاقمند شود و خودش بخواهد آنرا وارد زندگی واقعی اش کند.
حسنلو راهکارهایی برای تقویت این پروسه عرضه کرد و اظهار داشت: تولیدات رسانه ای کودک و نوجوان باید جدی تر و هدفمندتر تقویت شود. صدا و سیما و پلت فرم های نمایش خانگی باید توجه ویژه ای به این حوزه داشته باشند، چونکه حوزه هویت ساز کشور است. همین طور نهادهایی مانند حوزه هنری، سازمان اوج و دیگر مجموعه های فرهنگی باید تمرکز بیشتری روی توسعه شخصیت های جذاب و اخلاق محور برای خردسالان داشته باشند.
وی از حمایت خود نسبت به تولید و توزیع لوازم التحریر و محصولات فرهنگی با تأکید بر این شخصیت ها سخن گفت و خاطرنشان کرد: این محصولات می توانند پیوند خردسالان با محتوای رسانه ای سالم را تقویت نمایند و در نهایت به رشد هویت ملی و اخلاقی آنها کمک نماید.
ضرورت تبدیل آثار رسانه ای به محصولات فرهنگی
محمدمهدی مشکوری تولیدکننده آثار رسانه ای هم به لزوم تبدیل آثار رسانه ای به محصولات فرهنگی قابل عرضه در بازار اصرار کرد و اظهار داشت: پخش تلویزیونی آثار به علت رایگان بودن و دسترسی همگانی، لزوماً نشان دهنده محبوبیت واقعی آنها نیست. حتی نظرسنجی های رسمی صداوسیما هم همیشه معیار دقیقی برای سنجش استقبال مردم نیستند. اما وقتی یک اثر به محصولی تبدیل می شود که وارد بازار می شود و مخاطب برای خرید آن هزینه می کند، تازه میتوان میزان اثرگذاری و محبوبیت واقعی آنرا سنجید. این دقیق ترین شاخص برای مدیران فرهنگی است تا بدانند کدام اثر ارزش سرمایه گذاری و توسعه بیشتر را دارد.
وی به تجربه شخصی خود در این مورد اشاره نمود و خاطرنشان کرد: سال ۱۳۹۹ مجموعه ای چهارجلدی از کتاب های بابابام منتشر گردید که در همان نوبت اول حدود ۳۰ هزار نسخه فروش رفت. این استقبال برای خود ما هم اعجاب انگیز بود و نشان داد که برند ما به محبوبیت رسیده است. همین اتفاق انگیزه ما را برای ساخت نسخه سینمایی این اثر بیشتر کرد و الان درحال توسعه برند هستیم. به عقیده من چنین شاخص هایی باید مبنای تصمیم گیری مدیران فرهنگی کشور قرار گیرد؛ اگر محصولی فروش خوبی دارد، باید روی توسعه برند آن سرمایه گذاری کرد و اگر مورد استقبال قرار نگرفت، بهتر است تمرکز روی حوزه های دیگر باشد.
مشکوری در ادامه درباره ی نقش نمایشگاه های تخصصی محصولات فرهنگی اظهار داشت: این نمایشگاه ها ابزار مهمی برای شناسایی سلیقه واقعی مخاطب هستند. ما با دیدن استقبال یا عدم استقبال مخاطبان متوجه می شویم که کدام شخصیت یا اثر ظرفیت توسعه دارد و روی کدام پروژه ها باید سرمایه گذاری بیشتری شود.
وی در جواب پرسشی درباره ی راهکارهای معرفی و گسترش شخصیت های ایرانی برای خردسالان و نوجوانان تاکید می کند: باید فراتر از لوازم التحریر فکر نماییم. حوزه هایی مثل عروسک سازی، اسباب بازی، بازیهای کامپیوتری و محصولات جانبی بسیار ظرفیت بالایی دارند. بازار این محصولات واقعی است؛ اگر مخاطب آنها را بخرد، یعنی کشش و تقاضا وجود دارد. وقتی خردسالان شخصیتی را روی صفحه تلویزیون می بینند و بعد عروسک یا اسباب بازی آن شخصیت را در خانه دارند، ارتباط عاطفی و ماندگارتری با اثر برقرار می کنند. این همان اتفاقی است که رهبر انقلاب هم بارها بر آن تاکید کرده اند که اگر محصول فرهنگی وارد خانه های مردم شود، یعنی اثرگذاری واقعی داشته است.
مشکوری اظهار داشت: در عرصه عروسک سازی و اسباب بازی هنوز با چالش های زیادی مواجه هستیم. ما خودمان تا حالا برای یک شخصیت خاص شش یا هفت مدل عروسک مختلف تولید کردیم تا به کیفیت مطلوب برسیم. این حوزه به سرمایه گذاری جدی نیاز دارد، چونکه می تواند علاوه بر برگشت اقتصادی، باعث رشد و تثبیت برندهای بومی شود و فرهنگ ایرانی را به صورت جذاب تری به نسل آینده منتقل کند.
توسعه شخصیت های بومی و تبدیل آنها به محصولات فرهنگی متنوع، تنها یک فرصت اقتصادی نیست؛ بلکه سرمایه گذاری هوشمندانه ای برای هویت سازی نسل آینده و مواجهه با هجوم فرهنگی بیگانه است. تجربه های موفق داخلی مانند «یوز» و «بابابام» نشان داده است که با برنامه ریزی طولانی مدت و تولید محصولات با کیفیت میتوان هم ذائقه خردسالان را تغییر داد و هم اقتصاد فرهنگ را رونق بخشید. این مسیر اگر با حمایت نهادهای فرهنگی و همراهی صنایع خلاق ادامه یابد، بدون شک آینده درخشان تری را برای هویت ملی خردسالان ایران رقم خواهد زد. بطور خلاصه امروزه کودک بیشتر از آنکه تحت الشعاع آموزش و پرورش رسمی یا تربیت خانواده و محله باشد، تحت الشعاع تربیت رسانه ای است. کودک باید فرصت داشته باشد بارها و بارها با شخصیت ارتباط بگیرد تا علاقمند شود و خودش بخواهد آن را وارد زندگی واقعی اش کند. این استقبال برای خود ما هم شگفت انگیز بود و نشان داد که برند ما به محبوبیت رسیده است.
منبع: دست و هنر
این مطلب دست و هنر مورد پسنده؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب دست و هنر مرتبط
نظرات کاربران دست و هنر در مورد این مطلب